شیرکاکائو "

غمگینِ شاد - جوانی که پیره- عجیب بودن پسندمه - دنبالِ امید -مینویسم تا بمونه ^^

تبلیغات تبلیغات

بندرعباس ٬ غم ٬ خانواده

سلام الان که شروع میکنم به نوشتن میشه گفت از اون روز وحشتناک سه روزی میگذره راستش حال هوای منو هر کسی که تو این شهر نفس میکشه خوب نیست و انگار بین این دودای که تو هوا پخشه غم هم پخشه ..! تا قبل از این واقعه تعریف من از خانواده خانواده خودم ؛ و ادم های بود که باهام نسبت خونی داشتن شاید کمی دور تر کمی نزدیک تر اما شهر ما شبیه به یه یک مستطیل کوچیکیست که کشیده شده و در دل این مستطیل همه همو میشناسن همه ! نشناسن هم اشنای یه ادم نزدیکشون در میاد که باز میشه چی
شیرکاکائو " ، ۱۴۰۴-۰۲-۱۶ ، متفرقه
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها